۱۳۹۱ اسفند ۶, یکشنبه

ششم اسفند طراحی نقشه خروج شاه از ایران (شکست کودتای اسفند – بخش سوم)

در ﺷﺮاﯾﻂ روﺣﯽ ﺑﺴﻴﺎر دﺷﻮار - ﮐﻪ ﺷﺎﻩ از ﺳﻠﺐ ﺣﻘﻮق ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺧﻮد ﺗﻮﺳﻂ مصدق و ﺑﯽ ﺣﺮﻣﺘﯽ ‫اﻓﺴﺮان ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﯾﺶ، اﻓﺴﺮدﻩ و ﭘﺮﯾﺸﺎن اﺳﺖ و ﺑﻘﻮل همسرش - ﺛﺮﯾﺎ اﺳﻔﻨﺪﯾﺎرﯼ -  «ﻓﻀﺎﯼ ﮐﺎخ اﺧﺘﺼﺎﺻﯽ ﺑﺮاﯼ ﻣﺎ ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ تحمل ﺷﺪﻩ ﺑﻮد و ﺷﺎﻩ، ﻧﻴﻤﻪ ﺷﺒﺎن ﻣﺮا از ﺧﻮاب ﺑﻴﺪار ﻣﯽ ﮐﺮد ﺗﺎ ﻣﺤﺾ اﺣﺘﻴﺎط، ‫اﺗﺎق ﻣﺎن را ﻋﻮض ﮐﻨﻴﻢ. ﺷﺐ ها در ﺣﺎﻟﻴﮑﻪ اﺳﻠﺤﻪ اﯼ زﯾﺮ ﺑﺎلش ﺧﻮد ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﯾﻢ ﺑﻪ رﺧﺘﺨﻮاب ﻣﯽ روﯾﻢ و ‫هر  ﺑﺎر ﮐﻪ ﺑﺮ سر ﻣﻴﺰ ﻏﺬا ﻣﯽ ﻧﺸﻴﻨﻴﻢ، ﯾﮏ دﺳﺖ ﻣﺎن ﻗﺒﻀﻪء اﺳﻠﺤﻪ را ﻣﯽ ﻓﺸﺎرد و ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ از ﺧﻮردن ‫ﻏﺬاﯾﯽ ﮐﻪ در ﺑﺮاﺑﺮش ﻣﯽ ﮔﺬارﻧﺪ ﭘﺮهیز  ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﭼﻮن ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﺨﻮاهند ﻣﺴﻤﻮﻣﺶ ﮐﻨﻨﺪ.... » 
ﺑﺎ توجه ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ های ﭘﺎﯾﺪار دﮐﺘﺮ مصدق ﺑﺎ رﺿﺎ ﺷﺎﻩ، (ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻧﻘﺶ وﯼ در ﺑﺮﮐﻨﺎرﯼ اﺣﻤﺪ ﺷﺎﻩ و ‫اﻧﻘﺮاض ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻗﺎﺟﺎر) و ﺑﺎ توجه ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮدهای مصدق در ﻃﻮل ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ ﺷﺎﻩ، ﺁﯾﺎ ‫مصدق در ﺳﻮداﯼ ﺳﻴﺎست دﯾﮕﺮﯼ ﺑﻮد؟
مصدق ﮐﻪ اﺣﻤﺪﺷﺎﻩ را ﺑﻌﻨﻮان  «ﭘﺎدﺷﺎﻩ ﺟﻮاﻧﺒﺨﺖ» و «ﺷﺎهِ وﻃﻦ ﭘﺮﺳﺖ» ﺑﺎرها ﻣﻮرد ﺳﺘﺎﯾﺶ و ‫ﺗﻤﺠﻴﺪ ﻗﺮار دادﻩ ﺑﻮد، ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﮐﻪ در ﺳﻮداﯼ ﺑﺎزﮔﺸﺖ و اﺳﺘﻘﺮار مجدد ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻗﺎﺟﺎرها ﺑﻮد، در اﯾﻦ ﺑﺎرﻩ، ‫ﺣﺴﻴﻦ مکی ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ:
«دﮐﺘﺮ مصدق، ﻣﯽ ﺧﻮاﺳﺖ ﺷﺎﻩ را ﺑﺮﮐﻨﺎر ﮐﻨﺪ و مطمئنا ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻮد. از اواﯾﻞ ﻣﺮداد ﻣﺎﻩ ١٣٣١، اﮐﺒﺮ  ‫ﻣﻴﺮزاﯼ ﺻﺎرم اﻟﺪوﻟﻪ را ﻓﺮﺳﺘﺎدﻧﺪ ﺑﻪ اروﭘﺎ ﺗﺎ ﺑﺎ بچه های ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺴﻦ ﻣﻴﺮزا - وﻟﻴﻌﻬﺪ اﺣﻤﺪ ﺷﺎﻩ - ﻣﻼﻗﺎت ‫ﮐﻨﺪ. دﮐﺘﺮ مصدق ﮐﻪ ﻃﺒﻴﺐ ﻣﺨﺼﻮص ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺴﻦ ﻣﻴﺮزا ﺑﻮد، ﮔﻔﺖ: بچه های ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺴﻦ ﻣﻴﺮزا ﻗﺒﻮل ‫ﻧﮑﺮدﻧﺪ» (مکی، ج ١، ص ١٩١؛ ﻣﺘﻴﻨﯽ، ص 348).
در ‫ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺮاﯾﻄﯽ (ﺑﺎ توجه ﺑﻪ وﺟﻮد ﭘﻴﺸﻨﻬﺎدات ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻧﻔﺖ)، مصدق در ﻣﻼﻗﺎﺗﯽ ﺑﺎ ﺷﺎﻩ، ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ‫ﮐﻪ  «ﺷﺎﯾﺪ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ اﻋﻠﻴﺤﻀﺮت ﻣﺪﺗﯽ در ﺧﺎرج از ﮐﺸﻮر ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ ﺗﺎ اوﺿﺎع ﺁرام ﮔﻴﺮد. ﺷﺎﻩ از ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد مصدق ‫اﺳﺘﻘﺒﺎل ﻧﻤﻮد و ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﮐﯽ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ از ﮐﺸﻮر ﺧﺎرج ﺷﻮد؟ مصدق ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮد: همینﺷﻨﺒﻪ ٩ اﺳﻔﻨﺪ ﻣﺎﻩ ‫١٣٣١.
‫هندرسون در ﮔﺰارش ﺧﻮد ﺑﻪ ﺗﺎرﯾﺦ 25 ﻓﻮرﯾﻪ 1953 (۶ اﺳﻔﻨﺪ ١٣٣١) ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ:
«اﻣﺮوز ﺻﺒﺢ، ﺷﺎﻩ ﺑﻪ ﻋﻼء (وزﯾﺮ درﺑﺎر) ﮔﻔﺘﻪ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻋﺼﺎﺑﺶ ﭼﻨﺎن ﺧﺮاب اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺗﺎ ٢٨ ﻓﻮرﯾﻪ ‫(٩ اﺳﻔﻨﺪ) در ﺗﻬﺮان ﺑﻤﺎﻧﺪ و ﻣﯽ خواهد، صبح ٧ اﺳﻔﻨﺪ ﺑﺎ اﺗﻮﻣﻮﺑﻴﻞ رواﻧﻪ ﺑﻐﺪاد ﺷﻮد و از ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ اروﭘﺎ ﻋﺰﯾﻤﺖ ‫ﻧﻤﺎﯾﺪ. مصدق ﻧﻴﺰ ﮔﻔﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ ﺷﺎﻩ همینﻓﺮدا رواﻧﻪ ﺷﻮد، اما ﺑﻪ اﺻﺮار ﻋﻼء، ﻗﺎﻧﻊ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺣﺮﮐﺖ ‫ﺷﺎﻩ ﺗﺎ روز ﺷﻨﺒﻪ ﺑﻪ ﺗﺄﺧﻴﺮ اﻓﺘﺪ».
‫ﺑﺎ آگاهی ﺁﯾﺖ اﷲ ﮐﺎﺷﺎﻧﯽ، ﺁﯾﺖ اﷲ ﺑﻬﺒﻬﺎﻧﯽ، دﮐﺘﺮ ﺑﻘﺎﺋﯽ، ﺣﺴﻴﻦ مکی، ﻗﻮام اﻟﺴﻠﻄﻨﻪ و دﯾﮕﺮان از ﺧﺮوج ‫ﺷﺎﻩ، در ﻓﻀﺎﺋﯽ از ﺑﻴﻢ و ﺗﻮﻃﺌﻪ و ﺑﯽ اﻋﺘﻤﺎدﯼ و ﺗﺸﻮﯾﺶ، با این سفر مخالفت میکنند.
..............ادامه در بخشهای بعدی.................
بخشهایی از کتاب ‫«دﮐﺘﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺼﺪق ﺁﺳﻴﺐ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﻳﮏ ﺷﮑﺴﺖ» نوشته علی میرفطرس

مطالب مرتبط:

۲ نظر:

  1. عجب تاریخدانان معتبر و بزرگی...بزرگشیره کشان علی میر فطروس ، بزرگ گنجشک مغزان حسین مکی ...

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. استاد میرفطرس پیشدکترای تاریخ از دانشگاه فرانسه رو داره به جرات میتوان گفت یکی از بزرگترین تاریخدانهای ایرانه و برای هر خط از کتابش مدرک آورده حسین مکی هم تا چند ماه قبل از برکناری مصدق از سینه چاکان مصدق بود

      حذف